تغییر ثروت

دومنیکو تدسکو DOMENICO TEDESCO

همه گفتند: “تو نمی توانی این کار را بکنی. چراغ‌های آنجا خاموش می‌شوند.»

آنها در مورد پیشنهادی صحبت می کردند که من باید در سن 31 سالگی برای اولین بار سرمربیگری خود را انتخاب کنم. این پیشنهاد با FC Erzgebirge Aue بود که آخرین نفر در جدول 2. بوندسلیگا در مارس 2017 بود. با 11 بازی برای انجام، همه مطمئناً فکر می کردند پایین می روند.

اما من می خواستم با آنها ملاقات کنم. من فکر می کنم شما باید همیشه سعی کنید برای احترام با افراد مربوطه صحبت کنید. و هر روز نیست که شما از یک باشگاه حرفه ای در لیگ دوم پیشنهاد دریافت می کنید.

FC Erzgebirge Aue در شهر Aue-Bad Schlema واقع شده است که جمعیت آن کمتر از 20000 نفر است
بنابراین من به Aue رفتم و در مورد اینکه چگونه تیم را دیدم ارائه کردم. البته آنها می دانستند که نقاط ضعف زیادی وجود دارد، زیرا در غیر این صورت با دریافت گل های زیادی در رده آخر جدول قرار نمی گیرند.

اما من همچنین به نقاط قوت بازیکنان نگاه کردم. رئیس جمهور گفت: خوب، ما می خواهیم شما مربی این 11 بازی باشید. او همچنین گفت در قرارداد من می گذارند که می توانم تیم را در لیگ سوم بازسازی کنم. آنها خیلی باور نداشتند که ما بیدار بمانیم – برای آنها امید به زنده ماندن از بین رفته بود.

من روز سه شنبه شروع کردم و روز جمعه اولین بازی مقابل کارلسروهه بود. ما با جان و دل و جنگ 1-0 پیروز شدیم. از آنجا شروع شد.

“من خیلی به خودم اعتماد داشتم و شغل را می خواستم. به آنها گفتم که می توانیم برای لیگ قهرمانان واجد شرایط باشیم.”

وقتی من وارد شدم، تیم از 23 بازی چهار برد داشت. در 11 بازی اخیر 6 برد، 2 تساوی و تنها 3 باخت داشتیم تا در لیگ بمانیم. باور نکردنی بود

ما بعد از این روند نتایج و یک پنجره نقل و انتقالات خوب جو خوبی داشتیم، بنابراین خوشحال بودم که بمانم و برای فصل بعد آماده شوم. سپس از شالکه پیشنهادی دریافت کردم.

من در آئوه احساس راحتی می کردم و از باشگاه به خاطر فرصت مربیگری در لیگ دوم بسیار سپاسگزارم. من این را بدیهی نمی دانستم، اما برایم واضح بود که باید با شالکه تلاش کنم. این یک فرصت عالی در باشگاهی بود که من واقعاً آن را دوست دارم.

کریستین هایدل مدیر ورزشی شالکه با من تماس گرفت و شرایط را توضیح داد. آنها به دنبال قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا بودند، اما به تازگی در بوندسلیگا دهم شده بودند.

شالکه باشگاه بزرگی است که با بودجه‌های کلان کار می‌کند، اما وقتی به لیگ قهرمانان نرسید، می‌توانی از نظر مالی با مشکل روبرو شوی. آنها واقعاً با من صحبت کردند و توضیح دادند که نمی توانند تلاش زیادی در بازار نقل و انتقالات انجام دهند.

از من پرسیده شد: پتانسیلی که در این تیم می بینید چیست؟ من بعد از حفظ اوه بسیار اعتماد به نفس داشتم و این کار را می خواستم. من به آنها گفتم: “این آسان نیست، اما ما این شانس را داریم که به لیگ قهرمانان صعود کنیم.” البته من بازی های شالکه را آنالیز کرده بودم و چیزهایی را دیدم که شاید بتوانم به ساختار تیم بیاورم. برخی از اصولی که می‌توانستم ببینم: «خوب، ما می‌توانیم پیشرفت کنیم».

“در حین پرس، وینگ بک ها همیشه می توانند شجاع تر باشند”

با این حال، راهیابی به لیگ قهرمانان واقعاً در بوندسلیگا سخت است، به خصوص در آن زمان. شما هرگز به طور قطع نمی دانید، اما من متقاعد شده بودم که می توانیم بهتر از رتبه 10 بازی کنیم و هر چه داشتم به آن می دهیم.

فصل قبل شالکه با 4 نفر در عقب بازی کرده بود. می‌توانستم ببینم که با بازی با سه نفر در عقب می‌توان از برخی از گل‌هایی که دریافت کردند جلوگیری کرد، فقط به این دلیل که در موقعیت‌های ارسالی یک مدافع مرکزی بیشتر دارید.

همچنین، اگر با پنج نفر بازی می‌کنید، در حین پرس، مدافعان کناری همیشه می‌توانند با دفاع به جلو و تهاجمی شجاع‌تر باشند. و البته مدافعان میانی، چون وقتی یک بازیکن از بین می رود، شما همیشه حداقل سه، گاهی حتی چهار نفر در عقب دارید که می توانند شما را نجات دهند.

ما مدافعان میانی خوبی داشتیم. بندیکت هوودس در آن تابستان به یوونتوس رفت، اما ماتیا ناستاسیچ، نالدو و تیلو کرر را نیز داشتیم که بعداً به پاری سن ژرمن رفتند. بنیامین استانبولی هم می توانست در این پست بازی کند.

بنابراین واضح بود که این اولین کاری است که برای تغییر سیستم انجام می دهم. وقتی خارج از مالکیت هستیم تهاجمی باشیم و روی ضدپرسینگ تمرکز کنیم، زیرا عناصر خوبی در تیم داشتیم که می توانستند خلق کنند.

اگر از نظر دفاعی قوی باشید، گاهی اوقات به این مقدار نیاز ندارید. اگر می توانید تضمین کنید که در هر مسابقه دو یا سه گل دریافت نمی کنید – صفر یا حداکثر یک – امکان برد در بازی ها چندان کم نیست. بنابراین با توجه به تیمی که داشتیم و نقاط قوتی که دیدیم، روی آن تمرکز کردیم.

“4-4 فوق العاده بود، اما این برد 2-0 بسیار رضایت بخش بود.”

این ایده بود، اما یک بازی معروف در نوامبر اولین فصل من با شالکه بود، جایی که ما 4 گل بعد از 25 دقیقه! این Revierderby بود، یک بازی بزرگ در رقیب بزرگ شالکه، بوروسیا دورتموند. به طرز باورنکردنی، در نیمه دوم، با گل تساوی دقیقه 94 نالدو، ما به تساوی 4-4 برگشتیم.

این یک مسابقه معروف بود و یک بازی که در سال های آینده به یاد خواهم آورد. همه در مورد آن صحبت می کنند که البته من آن را درک می کنم. اما تنها چند ماه بعد، بازی خانگی مقابل دورتموند برگزار شد و برای من نشان داد که در آن مدت چگونه پیشرفت کرده بودیم.

با ورود به بازی، ما بعد از بایرن دوم بودیم و یک امتیاز از دورتموند بالاتر بودیم. در بازی قبلی ما به یک گل دیرهنگام در هامبورگ شکست خورده بودیم که به شش برد متوالی پایان داد. اما در این ریوردربی در خانه، ما مسلط بودیم و 2-0 پیروز شدیم.

من در آن بازی این احساس را داشتم که از همان ابتدا شکی نبود که چه کسی برنده خواهد شد. 4-4 باورنکردنی بود، اما این برد 2-0 بسیار راضی کننده بود.

ما فصل را به عنوان نایب قهرمانی به پایان رساندیم، با هشت امتیاز اختلاف نسبت به سایر تیم هایی که برای حضور در لیگ قهرمانان اروپا می جنگند. بازی در لیگ قهرمانان برای بسیاری از بازیکنان هدف بزرگی بود. ما تیمی با بازیکنان جوان داشتیم و همه قبلاً در لیگ قهرمانان بازی نکرده بودند.

بنابراین سال دوم آسان نبود، زیرا ما این احساس را داشتیم که بوندسلیگا، برای برخی از بازیکنان، به اندازه سال قبل مهم نیست.

“من ارتباط عاطفی قوی با تیم و هواداران داشتم”

همیشه سعی می کردم توضیح بدهم که نان و کره ما بوندسلیگا بود. ما همیشه بر اساس نتایج بوندسلیگا مورد قضاوت قرار می گیریم. آنجا در ابتدای فصل بعد پنج باخت متوالی داشتیم، بنابراین خیلی منفی شروع کردیم.

نه باشگاه و نه بازیکنان از نظر روانی در بهترین وضعیت نبودند. سخت بود، اما آن پاییز از گروه خود در لیگ قهرمانان اروپا صعود کردیم تا به مرحله یک شانزدهم نهایی صعود کنیم. این یک دستاورد خوب بود، اما ما آنقدر در بوندسلیگا مشغول بودیم که نتوانستیم آنطور که شایسته بود از این نتیجه لذت ببریم.

در مرحله یک شانزدهم نهایی، ما با منچسترسیتی پپ گواردیولا بازی کردیم. ما به پیروزی در بازی رفت در خانه نزدیک بودیم. بعد از 85 دقیقه 2-1 می بردیم، اما در پایان دو گل دریافت کردیم. می دیدید که منچسترسیتی بهتر بود، اما با تمام سلاح هایی که در آن زمان داشتیم، توانستیم رقابت کنیم.

طی دو هفته قبل از بازی دوم در منچستر، تیم بازی های بیشتری را در بوندسلیگا باخت، بنابراین ما اعتماد به نفس بیشتری را از دست دادیم. زمانی که به منچستر رفتیم در دوران بسیار بدی قرار داشتیم.

35 دقیقه اول بد نبود، چون هنوز 0-0 بود. سپس قبل از نیمه دوم سه گل خوردیم و تیم رفت. دو روز بعد من خودم رفتم. باشگاه تصمیم گرفت زمان تغییر سرمربی است.

برای هضم این موضوع کمی وقت گذاشتم، زیرا ارتباط عاطفی قوی با تیم و هواداران داشتم. الان هم اگر وقت داشته باشم بازی های شالکه را تماشا می کنم، زیرا من فقط باشگاه را دوست دارم.

“جدا شدن از خانواده ام از طریق همه گیری ویروس کرونا بسیار دشوار بود”

اکنون که به گذشته نگاه می کنم، تجربه بسیار خوبی برای من بود که به عنوان یک مربی رشد کنم. موفقیت بزرگی داشتم، لحظاتی باورنکردنی در لحظات خوب، اما در عین حال لحظات بدی را تجربه کردم.

در اکتبر 2019، زمان مناسبی برای من بود که کار بعدی خود را با اسپارتاک مسکو انجام دهم. شبیه شالکه بود، چون زمانی که من هدایت آن را برعهده گرفتم، باشگاه یازدهم بود. می دانستم که اسپارتاک بزرگترین باشگاه روسیه است که میلیون ها هوادار دارد. اما باید به آنجا بروید و با مردم ملاقات کنید، شهر را ببینید و احساسی نسبت به باشگاه پیدا کنید. بنابراین زمانی که آنها پیشنهاد کار را دادند، به همراه دستیار مربی ام، آندریاس هینکل، به مدت سه روز به مسکو رفتم.

ما با رئیس اسپارتاک، آقای فدون، در این ساختمان عظیم لوک اویل، جایی که او معاون رئیس جمهور بود، ملاقات کردیم. آقای فدون به من گفت: «ببین، این فصل اکنون از بین رفته است. نیم فصل دوم است، بنابراین شما فقط باید در تیم ثبات ایجاد کنید. اما فصل بعد می خواهیم برای دو مقام اول رقابت کنیم. در روسیه در آن زمان، برای راهیابی به مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا، باید در جمع دو تیم برتر قرار می گرفتی.

پروژه خوبی بود وقتی رسیدیم حدود 30 بازیکن داشتیم که برای لیگ و جام روسیه خیلی زیاد بود. ما تیم را کاملاً تغییر دادیم.

بازیکنان زیادی رفتند و ما چند بازیکن جوان از تیم دوم و حتی زیر 19 سال گرفتیم. در نهایت حدود 20 بازیکن و دروازه بان در اختیار داشتیم و جو واقعاً خوبی ایجاد کردیم.

“این یک باشگاه با جاه طلبی های بزرگ است، اما با بازیکنان بزرگ نیز”

من واقعاً کار کردن با این تیم جوان و همچنین بازیکنان باتجربه ای مانند ساموئل را دوست داشتم

در فصل اول در جام روسیه به نیمه نهایی رسیدیم که در سن پترزبورگ 2-1 شکست خوردیم. و در سال دوم در لیگ دوم شدیم تا جواز حضور در لیگ قهرمانان را کسب کنیم. عالی بود.

اما من در پایان آن فصل تصمیم به جدایی گرفته بودم، زیرا جدا شدن از خانواده ام به دلیل همه گیری ویروس کرونا بسیار سخت بود. سپس، در دسامبر 2021، من هدایت RB Laipzig را بر عهده گرفتم.

باز هم وضعیت مشابه بود، زیرا باشگاه کمی از نتایجی که گرفته بود ناراحت بود و هدفش لیگ قهرمانان اروپا بود. یازدهم بودن آن چیزی نیست که آنها در RB لایپزیگ انتظار دارند.

به عنوان مثال، در شروع فصل بعد، 2022/23، دو تساوی داشتیم. در بازی اول در اشتوتگارت به تساوی 1-1 رسیدیم. سپس با کلن 2-2 مساوی کردیم و بعد از کارت قرمز دومینیک زوبوسلای در نیمه اول، 10 در مقابل 11 بازی کردیم. بعد از دو بازی، فضای بدی وجود داشت که به شما ایده می دهد که چگونه در آنجا کار می کند. باشگاهی با جاه طلبی های بزرگ، اما با بازیکنان بزرگ نیز.

در لایپزیگ ما کیفیت متفاوتی از بازیکنان داشتیم و کار کردن در آنجا فوق العاده بود. اگر الان تیم را ببینید، آنها چند بازیکن را از دست دادند، اما می توانند بازیکنانی مانند ژاوی سیمونز و لوئیس اوپندا را بیاورند. واقعا سطح بالایی است

“مردم آنجا دست من را می فشارند، زیرا به من احترام می گذارند. به عنوان یک مربی، اما همچنین به عنوان یک شخص.”

در 20 بازی باقیمانده بوندسلیگا در فصل 2021/22، از رده یازدهم به چهارم رسیدیم و به لیگ قهرمانان راه یافتیم. و در جام حذفی آلمان به فینال برلین رسیدیم.

آن فینال، فینال سختی بود. یک بر صفر عقب بودیم و از دقیقه 57 به خاطر کارت قرمز 10 نفره بازی کردیم. کریستوفر نکونکو در دقیقه 75 گل تساوی را به ثمر رساند و سپس در وقت اضافه به 9 بازیکن کاهش یافتیم. در نهایت، ما در ضربات پنالتی برنده شدیم – اولین جام در تاریخ باشگاه. واقعاً عصر خوبی در برلین بود!

RB لایپزیگ علاوه بر قهرمانی در جام حذفی آلمان و راهیابی به لیگ قهرمانان اروپا، به نیمه نهایی لیگ اروپا رسید.
البته، بردن یک جام بسیار خوب است. برای افراد خارج از خانه، این نتایج مهم است، زیرا آنها به این می‌پردازند که احتمالاً یک مربی به طور میانگین در آینده چقدر امتیاز خواهد داشت. یا چند جام می توانستند کسب کنند.

اما برای من، حفظ اوه در آن فصل اول نیز یک جایزه بود. و موفقیت های مهم دیگری نیز وجود دارد. مثلاً اگر بعد از مربیگری در اسپارتاک به مسکو برگردم، مردم آنجا دستم را می‌فشارند، چون به من احترام می‌گذارند. به عنوان یک مربی، بلکه به عنوان یک شخص. یا اگر با بازیکنی صحبت کنم که چهار سال پیش تمرین کرده‌ام و او مرا در آغوش بگیرد و بگوید بازی کردن برای من بهترین زمان او بوده است. اینها چیزهایی هستند که اهمیت بیشتری دارند.

دومنیکو تدسکو

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR و وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را  مطالعه کنید.

باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.

ثبت نام در بهترین باشگاه و مدرسه فوتبال استان البرز و کرج FCDORFAK BEST SOCCER SCHOOL
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید