صدای مربیان فوتبال: انرژی، نظم و بی رحمی
انرژی، نظم و بیرحمی
یکی از اولین کارهایی که وقتی مسئولیت ولز را بر عهده گرفتم، این بود که بازیکنان ارشد را با خودم همراه کنم.
ما گروهی از آنها را در اتاقی با یک تخته تاکتیک جمع کردیم و گفتیم: “هر تغییری که بخواهیم ایجاد کنیم، با شما اجرا خواهیم کرد.” آنها یک کمیته بودند و ما از آنها حمایت گرفتیم. وقتی آن را تمرین دادیم، آن بازیکنان ارشد با ما همراه بودند، بنابراین بقیه هم با آن همراه شدند.
من در زمان سختی مسئولیت ولز را بر عهده گرفته بودم. من بازیکنان را به خوبی میشناختم، به عنوان مربی زیر ۲۱ سال و دستیار رایان گیگز در تیم اول خدمت کرده بودم. رایان مجبور شد در نوامبر ۲۰۲۰ کنارهگیری کند و در ابتدا من برای سه بازی مسئولیت را بر عهده گرفتم که برای آن با رایان در ارتباط بودم.
با وجود این شرایط، به عنوان یک تیم، ما در وضعیت بدی نبودیم. کاری که رایان شروع کرده بود به این معنی بود که ما در مسیر درستی قرار داریم، بنابراین من نمیخواستم یا نیازی به ایجاد تغییرات اساسی نداشتم. در عوض، اصلاحات کوچکی انجام دادم – و این کلید رفتار محترمانه با بازیکنان بود.
راب پیج به عنوان بازیکن، ۴۱ بازی ملی برای ولز انجام داد، قبل از اینکه در ۴۵ بازی هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد.
پیروزی در دو بازی رقابتی اول من به عنوان سرمربی به این معنی بود که ما در صدر گروه لیگ ملتهای خود قرار گرفتیم و به دسته برتر صعود کردیم. اما با فرا رسیدن سال ۲۰۲۱، و با توجه به اینکه ولز قرار بود در یورو ۲۰۲۰ که به تعویق افتاده بود شرکت کند، عدم قطعیت در مورد اینکه چه کسی سرمربی خواهد بود، وجود داشت. تصمیمی برای بازیکنان به اندازه هر کس دیگری لازم بود.
وقتی در آوریل ۲۰۲۱ تأیید شد که من در یورو ادامه خواهم داد، برای همه خوشحال کننده بود که میدانستیم چه اتفاقی دارد میافتد. و این تورنمنتی بود که پیچیدگیهای خاصی را ایجاد میکرد، زیرا در سراسر اروپا برگزار میشد.
برای شروع، ما در باکو، آذربایجان مستقر بودیم، جایی که ابتدا با سوئیس بازی کردیم و ۱-۱ مساوی کردیم. سپس قبل از پرواز به رم برای بازی با ایتالیا در آخرین بازی گروهی، ترکیه را ۲-۰ شکست دادیم.
“اگر لازم بود، میتوانستیم به ۵-۴-۱ برویم، مطمئن شویم که فاصله بین واحدها کم است.”
در مقابل سوئیس، ما با سیستم 4231 بازی کردیم، با دو بازیکن شش برای پر کردن وسط زمین. ما همین کار را در مقابل ترکیه انجام دادیم و یکی از بهترین عملکردهای ما بود. اما از نظر تاکتیکی کاملاً انعطافپذیر بودیم، بنابراین آن را در مقابل ایتالیا تغییر دادیم، که در ۲۹ بازی بدون شکست به این بازی رفت. ما به سه مدافع تغییر دادیم، زیرا اگر از شکست خوردن با بیش از دو گل جلوگیری میکردیم، شانس زیادی برای صعود داشتیم.
در مورد ولز، میدانید که با تیمهایی روبرو خواهید شد که بهتر هستند و توپ زیادی را در اختیار خواهند داشت. ما میدانستیم که در مقابل چنین حریفی، باید آماده باشیم که بدون توپ هم آسیب ببینیم. در صورت نیاز میتوانستیم به سیستم ۵-۴-۱ برویم، مطمئن شویم که فاصله بین واحدها کم است و پاسهای مرکزی محدود میشوند. سپس میتوانستیم سعی کنیم تیمها را به ضدحمله وادار کنیم، اغلب با آرون رمزی صاحب توپ، کیفیت گرت بیل، سرعت دنیل جیمز در پشت سر و کیفر مور در خط حمله. چهار مهاجم بدی نبودند.
در رم، متئو پسینا ایتالیا را پس از ۳۹ دقیقه ۱-۰ پیش انداخت. گرت در اواخر بازی شانس زیادی برای به تساوی کشاندن بازی با یک والی داشت، اما بازی ۱-۰ به پایان رسید. ایتالیا در ادامه با شکست انگلیس قهرمان مسابقات شد، در حالی که نتایج ما برای صعود به مرحله حذفی کافی بود.
در یک هشتم نهایی، ما باید برای بازی با دانمارک به هلند میرفتیم و در مورد نحوه برخورد با این بازی با یک معضل تاکتیکی روبرو بودیم. من این موضوع را با دستیارم، آلبرت استوینبرگ، مربی هلندی، که اکنون با میکل آرتتا در آرسنال است، در میان گذاشتم. آلبرت از دیدگاه «اسبها برای مسیرها» طرفدار ۳-۴-۳ بود، در حالی که من میخواستم از بازی با ترکیه به روشی که انجام دادیم، ثبات را حفظ کنم. آلبرت حق داشت که چه پیشنهادی داد و با نگاهی به گذشته، احتمالاً من هم باید با آن موافق بودم. این برای من در آن سطح درس بود.
ما بازی با دانمارک را در ۲۰ دقیقه اول با برتری شروع کردیم. آنها نتوانستند به ما نزدیک شوند زیرا ما در میانه زمین سه بازیکن در مقابل دو بازیکن آنها داشتیم. ما توپ را خیلی خوب حفظ میکردیم. سپس مربی آنها، کسپر یولمند، به دفاع چهار نفره رفت و یکی از مدافعان میانی خود را در خط میانی قرار داد و ما را در میانه زمین به رقابت واداشت. سپس بازیکنان ما در مقابل بازیکنان آنها بودند – و آنها یک گروه قوی داشتند. از نظر تاکتیکی، کار دیگری از دست ما برنمیآمد.
گرت در نیم ساعت اول چند فرصت داشت، با پای چپ خود وارد زمین شد و شوتهایی زد. اولین شوت دانمارک به گوشه پایین دروازه رفت.
“اگر به بازیکنان احترام بگذارید، 10 بار آن را پس میگیرید”
سه چیز از بازیکنانم میخواهم: انرژی، نظم و بیرحمی. اگر بخواهید میتوانید 20 مورد را فهرست کنید، اما میتوانید مسائل را بیش از حد پیچیده کنید. در هر سطحی، میخواهم تیمهایم در عملکرد خود نمایانگر انرژی، نظم و بیرحمی باشند. در آن بازی، با نتیجه 0-0، دانمارک یک موقعیت گلزنی داشت. ما چهار یا پنج موقعیت نصفه و نیمه داشتیم و آنها را تنبیه نکردیم.
البته، گرت در تیم ولز اغلب بیرحم بود.
ضربه. او سه گلی را که ما را به یورو رساند، به ثمر رسانده بود. آیا او به تنهایی این کار را انجام میداد؟ نه، او به همه بازیکنان دیگر در کنارش نیاز داشت، اما ما به گرت بیل در آن زمین نیاز داشتیم. اگر در رئال مادرید هستید، ممکن است دو یا سه بازیکن تهاجمی دیگر در سطح گرت بیل داشته باشید. ولز یکی داشت، بنابراین من به او در زمین نیاز داشتم.
مدیریت او بسیار مهم بود. در آن زمان او در مرحلهای از دوران حرفهای خود بود که آمادگی جسمانی کار سادهای نبود، بنابراین من آماده بودم تا با او کار کنم. من اصرار نداشتم که او باید پنجشنبه یک بازی 11 در مقابل 11 انجام دهد. برخی از بازیکنان نمیتوانند سه روز متوالی تمرین کنند – این به عنوان “روز سوم استراحت” شناخته میشود. بنابراین من با تیم پزشکی و تیمهای علوم ورزشی ملاقات کردم و گرت را به اتاق آوردیم و از او پرسیدیم که برای حضور او در زمین برای بازی چه چیزی لازم است. از آنجا، ما به عقب کار میکردیم تا برنامه مورد نیاز او را سازماندهی کنیم.
هیچکس به اندازه گرت بیل برای ولز بازی نکرده و گلهای بیشتری به ثمر نرسانده است، با ۴۱ گل در ۱۱۱ بازی ملی.
ما او را به موقعیتی رساندیم که میتوانست به میدان برود و ۹۰ دقیقه برای ما مفید باشد. نه همه چیز را ۱۰۰ درصد. بازیهای زیادی بود که او پنج دقیقه استراحت میکرد، زیرا میدانست اگر ۹۰ دقیقه با شدت بالا بازی کند، اوضاع را خراب میکند. من به نحوه مدیریت او در طول هفته افتخار میکنم، به او مالکیت و احترام میدهیم. اگر به بازیکنان احترام بگذارید، ۱۰ بار آن را پس میگیرید.
در دو بازی آخر مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲، شانس صعود داشتیم. گرت به دلیل پارگی قابل توجه همسترینگ دو ماه از میادین دور بود، بنابراین باید او را با دقت مدیریت میکردیم. او زمانی که بلاروس را ۵-۱ شکست دادیم، بازی کرد، که آخرین بازی گروهی ما در کاردیف مقابل بلژیک – تیم شماره یک جهان – بود.
با یک تساوی، شانس صعود به پلیآف را داشتیم که به ما یک نیمهنهایی خانگی میداد. اما ما هرگز برای تساوی وارد بازی نمیشدیم – همیشه برای پیروزی. میدانستیم که میتوانیم با بهترینها رقابت کنیم، اما برای انجام این کار با ولز باید همه چیز را درست انجام دهید. ما باید از دقیقه اول آماده باشیم. بازیکنان باید به برنامه بازی گوش میدادند و بازی درجه یک خود را ارائه میدادند.
“آنها نمیتوانستند درگیر احساسات پیرامون آن شوند”
انرژی، نظم و بیرحمی در چنین بازیهایی حیاتی بود. در مقابل بلژیک، ما از دقیقه اول انرژی داشتیم، سپس وقتی کیفر فرصتی برای گلزنی پیدا کرد، بیرحم شدیم. و ما نظم لازم را داشتیم تا برنامه بازی خود را اجرا کنیم و یک امتیاز حیاتی کسب کنیم که به این معنی بود که در پلیآف صعود خواهیم کرد.
در نیمهنهایی، ما مقابل اتریش بسیار خوبی قرار داشتیم. میدانستیم که آنها در هر بازی درصد بالایی از مالکیت توپ را دارند. ما باید بدون توپ اذیت میشدیم و در یک شکل دفاعی سازماندهی میشدیم، زیرا میدانستیم بازیکنانی داریم که میتوانند در ضدحمله آنها را مهار کنند.
ما نمیتوانستیم پا به پای آنها بازی کنیم، زیرا تیمهایی مانند آنها میتوانند در زمان مناسب از طریق پرس بازی کنند. ما قادر بودیم در پرس بسیار تهاجمی باشیم، اما مواقعی وجود دارد – چه در دفاع میانی و چه در دفاع پایین – که باید فشرده و نزدیک به هم باشید. در مقابل اتریش، اگر آنها توپ را برای چند دقیقه نگه میداشتند، باید فشرده عمل میکردیم. اما در زمان مناسب، ما میرفتیم و با هم پرس میکردیم.
ما این کار را خوب انجام دادیم و 2-1 پیروز شدیم. با این حال، فینال پلیآف سختترین بازی بود، زیرا ما کمی پس از شروع جنگ در اوکراین، با این کشور روبرو میشدیم. این بدان معنا بود که احساسات زیادی پیرامون بازی وجود داشت، که ما آن را در نیمهنهایی آنها مقابل اسکاتلند دیدیم. و اوکراین تیم بسیار خوبی بود.
این بدان معنا بود که ما باید هر جنبهای از بازی را درست انجام میدادیم و بازیکنان ما نمیتوانستند درگیر احساسات شوند. در روز اول اردو، به آنها توضیح دادیم که نمیتوانند درگیر احساسات پیرامون این موضوع شوند.
بهترین مدرسه فوتبال در جهانشهر کرج
بهترین مدرسه فوتبال در باغستان کرج
بهترین مدرسه فوتبال در گوهردشت کرج
بهترین مدرسه فوتبال در عظیمیه کرج
البته، ما به عنوان انسان، به عنوان پدر، پسر و برادر، کاملاً با اوکراینیها همدردی کردیم. به بازیکنانمان گفتم: «این درست نیست که آنها چه شرایطی را پشت سر میگذارند. اما الان وقت آن است که برویم و نمایش خوبی ارائه دهیم. به سه میلیون ولزی چیزی برای تشویق بدهیم و برای اولین بار در ۶۴ سال به جام جهانی برسیم.» ما باید در زمین بیرحم میبودیم.
«ما تمام این برنامهریزیها را انجام دادیم، اما در بازی مقابل ما، آنها کاملاً پرس خود را تغییر دادند.»
باز هم، ما با گرت روی برنامهای کار کردیم که او را آماده کند. گاهی اوقات او را روی چمن نمیدیدم، اما تنها چیزی که به او میگفتم این بود: «بیا بیرون و ببین بدون توپ چه کار خواهیم کرد، تا بدانی از تو چه انتظاری میرود.» او گلی زد که باعث پیروزی ما در بازی شد.
هدایت ولز به جام جهانی بهترین لحظه دوران حرفهای من بود. جو و احساسی که در کاردیف بود، باورنکردنی بود. در جلساتی که قبل از بازی با مدیران داشتم، گفتم که میخواهم جو ورزشگاه پرانرژی باشد. میخواستم تیمهای حریف از ورزشگاه بیرون بروند و بروند: «خب، این چیز دیگری است.» وقتی دافید ایوان آهنگ «یما او هاید» – به زبان ولزی به معنی «هنوز اینجام» – را خواند که در آن زمان برای ما مناسب بود –
جمعیت را متحد کرد. فضایی که تماشاگران ما ایجاد کردند قطعاً نقش بزرگی در موفقیت ما داشت.
در جام جهانی، ما با آمریکا، ایران و انگلیس بازی میکردیم. در برنامهریزی برای بازی اول، بازی آمریکا با عربستان سعودی در آلیکانته و فیلمهای ویدیویی زیادی را تماشا کردم. آمریکا روشی برای پرس کردن با یک بازیکن شماره ۹ داشت، به این معنی که اگر از پرس آنها عبور میکردید، میتوانستید خط میانی را تحت فشار قرار دهید و بازیکن عقب زمین خود را صاحب توپ کنید. بنابراین ما تمام این برنامهریزیها را انجام دادیم، اما در بازی مقابل ما، آنها پرس خود را کاملاً تغییر دادند. آنها عقب نشستند، به این معنی که مدافع میانی ما صاحب توپ بود و ما بازیکنی نداشتیم. ما نمیتوانستیم از وسط زمین بازی کنیم و نمیتوانستیم بازی کنیم زیرا کیفر روی نیمکت بود. بنابراین مجبور شدیم در نیمه اول، زمانی که ۱-۰ عقب بودیم، تغییری ایجاد کنیم.
پیج پس از جیمی مورفی در سال ۱۹۵۸، دومین مربی بود که ولز را در جام جهانی هدایت کرد.
من دن جیمز را در نیمه اول تعویض کردم و شکل بازیمان را تغییر دادم. این کار بلافاصله ما را بهتر کرد. گاهی اوقات باید تصمیماتی بگیرید که مردم را ناراحت کند، اما این به نفع تیم است. ما با یک پنالتی دیرهنگام از گرت، بازی را ۱-۱ مساوی کردیم.
مهم است که بازی اول را نبازید، بنابراین شروع مثبتی بود، اما باخت بازی بعدی مقابل ایران ناامیدکننده بود. این درس دیگری بود که آموختم. من میخواستم بهترین بازیکنانمان را به زمین بفرستیم، که به معنای بازی کردن آرون رمزی در خط میانی به جای یک بازیکن لیگ یک بود. مطمئن نیستم مربیان زیادی باشند که با این نظر مخالف باشند.
اما وقتی به مشخصات بازیکنی که در آن بازی نیاز داشتیم فکر میکنید، ایران یک تیم بسیار فیزیکی بود. آنها از جلو بازی میکردند، با دو نفر در خط حمله که میتوانستند بدوند، و همه چیزشان در مورد توپهای دوم بود. آرون بازیکن فوقالعادهای است، اما قدرت او در گرفتن توپهای دوم و نبرد فیزیکی نیست. شما میخواهید او توپ را در اختیار داشته باشد، جای خالی پیدا کند و برای بازیکنان سرعتی مثل دیجی و بیل پاس بدهد. بنابراین اشتباه از طرف من بود، اما بازی دادن به کسی که برای یوونتوس بازی میکرد، خیلی بحثبرانگیز نبود.
«هر چقدر که برنامه بازی دقیقی داشته باشیم که من آن را بررسی میکنم، به بازیکنان مالکیت میدهم.»
ما برای آخرین بازی گروهی خود، مقابل انگلیس، ترکیب تیم را تغییر دادیم و با چهار مدافع بازی کردیم. برای ما مهم بود که از بالای زمین فشار بیاوریم – نمیتوانستیم منفعل باشیم. این تا جایی جواب داد که در نیمه اول با نتیجه 0-0 بازی را به پایان رساندیم. در نیمه دوم، بازیکنان در زمین تصمیم گرفتند که پرسینگ را تغییر دهند و این منجر به گل انگلیس شد. یک دقیقه بعد، نتیجه 2-0 شد و تمام.
هر چقدر که برنامه بازی دقیقی داشته باشیم که من آن را بررسی میکنم، به بازیکنان مالکیت میدهم. به عنوان مثال، وقتی یک ضربه دروازه داریم، دروازهبان باید به بالا نگاه کند و فکر کند: «اگر حریف یک مدافع در عقب زمین دارد، یعنی ما در جایی برتری داریم، بنابراین سعی میکنیم از طریق پرسینگ بازی کنیم. اگر آنها در عقب زمین نفر به نفر هستند، واقعاً تهاجمی هستند، بنابراین ما بازی را به عقب میبریم.»
مسابقات مقدماتی یورو ۲۰۲۴ با عملکرد عالی در اسپلیت مقابل کرواسی، که به تازگی در جام جهانی سوم شده بود، آغاز شد. ما با یک خط دفاعی چهار نفره بازی کردیم، و دیجی در سمت چپ برای ما بازی میکرد، اما گاهی اوقات از او میخواستیم که به عقب برگردد و یک وینگ بک باشد. شما نمیتوانید فقط یک فرم داشته باشید و آن را برای ۹۰ دقیقه تنظیم کنید – باید انعطافپذیر باشید.
جردن جیمز در بازی مقدماتی یورو ۲۰۲۴ مقابل کرواسی در کاردیف، که ولز ۲-۱ پیروز شد، با لوکا مودریچ رقابت میکند.
ما میدانستیم که باید روی خط میانی آنها متشکل از لوکا مودریچ، مارسلو بروزوویچ و متئو کواچیچ – که احتمالاً بهترین خط میانی سه نفره جهان در آن زمان بودند – فشار بیاوریم. ما جزئیات را بررسی کردیم و برنامه بازی ما جواب داد. این یک عملکرد باورنکردنی بود – تساوی در دقیقه ۹۳ مانند یک پیروزی بود.
دوباره، ما به پلیآف راه یافتیم. نیمهنهایی مقابل فنلاند یکی از بهترین بازیهای ما بود – یک عملکرد کامل، با بیشترین میزان مالکیت توپ که در تمام بازیها داشتیم. ما با اعتماد به نفس کامل به فینال مقابل لهستان رفتیم.
در آن بازی، کانر رابرتز، مدافع راست ما، مصدوم شد. من یک مدافع راست تمامعیار برای فرستادن به زمین نداشتم و میخواستم تا حد امکان مثبت باشم، بنابراین از دیجی خواستم که به عنوان وینگبک بازی کند. احساس میکردم میتوانیم به پیروزی برسیم.
“من با سری بالا و افتخار فراوان از نمایندگی کشور و همچنین تمام دستاوردهایمان، زمین را ترک کردم.”
ما تمام تلاش خود را کردیم، اما در ضربات پنالتی 5-4 شکست خوردیم. در کل، از نحوه عملکردمان راضی بودم، اما از عدم صعود ناامید شدم. انتظارات از ولز بالا رفته بود، و به حق هم همینطور بود. پس از صعود به یورو 2020 و جام جهانی، به جایی رسیده بودیم که انتظار میرفت به یورو 2024 صعود کنیم. ما یک قدم با این هدف فاصله داشتیم.
من قراردادی امضا کرده بودم و یک برنامه بلندمدت داشتم، از جمله برای دو بازی که در تابستان ۲۰۲۴ داشتیم. ما به لغو آن بازیهای دوستانه فکر میکردیم زیرا مزایای آن مورد سوال بود. پایان یک فصل طولانی بود و هشت نفر از بازیکنانی که مقابل لهستان بازی کردند، به بازیها نرسیدند. در نهایت تصمیم گرفتیم یک تیم جوانتر را انتخاب کنیم – تا آنها را در معرض محیط قرار دهیم، به آنها چند دقیقه بازی بدهیم و آنها را برای … آماده کنیم.
او قدم بعدی را برداشت. شاید این برای مسابقات مقدماتی ترکیه در ماه سپتامبر نبود، اما وقتی برمیگشتند، تجربه یک اردو را داشتند.
پیج پس از هفت سال حضور در تیم ملی ولز، در حال بررسی قدمهای بعدی خود است.
هیئت مدیره گفت که از این طرح راضی هستند، اما وقتی در بازیها نتایج دلخواهمان را نگرفتیم، تصمیم به ایجاد تغییر گرفتند. با وجود ناامیدی، باید آن را بپذیرید – در نهایت، من بهترین چیز را برای فوتبال ولز میخواهم. من با سری بالا و با افتخار فراوان از نمایندگی این کشور و همچنین تمام دستاوردهایمان، آنجا را ترک کردم.
از آن زمان، من از وقتم برای بازدید از بسیاری از افراد و باشگاههای فوتبال استفاده کردهام و پیشرفت و الگوهای اخیر را در تمام جنبههای عملکرد مشاهده کردهام. همچنین در مورد تجربیاتم تا به امروز تأمل کردهام و جنبههایی را برای فرصت بعدیام اصلاح کردهام. من آماده و مشتاق بازگشت به مربیگری هستم و با تجربهای که دارم، هم برای فوتبال داخلی و هم بینالمللی آمادگی دارم. فرصتهایی برای ورود مستقیم به عرصه وجود داشته است، اما من به صبور بودن اهمیت دادهام تا بهترین و مناسبترین گام را در حرفهام بردارم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را مطالعه کنید.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.