اصول اورلپ و آندرلپ مدافعان کناری: چگونه دویدنهای عرضی، قفل دفاع را در آرسنال، فولام، ناپولی و آتالانتا باز میکند – نظریه تاکتیکی
اصول اورلپ و آندرلپ مدافعان کناری: چگونه دویدنهای عرضی، قفل دفاع را در آرسنال، فولام، ناپولی و آتالانتا باز میکند – نظریه تاکتیکی
توسط سعید رنجبر مربی و استعدادیاب فوتبال و عضو آکادمی فوتبال درفک البرز
این دو اصل از مهمترین سلاحهایی هستند که مدافعان کناری یا گاهی اوقات مدافعان میانی استفاده میکنند.
اورلپ و آندرلپ مدافعان کناری – نظریه تاکتیکی
اصول بسیار مؤثر زیادی برای حمله به دفاع حریف در یک سوم دفاعی وجود دارد؛ دو مورد از این اصول، اورلپ و اندرلپ هستند.
تیمها قصد دارند از عرض زمین برای حمله به حریفان خود استفاده کنند، چه از طریق فضاهای خالی در کنارهها به طور مستقیم، و چه از طریق مناطق مرکزی در نتیجه کشیده شدن مدافع کناری حریف به کنار.
در این تئوری تاکتیکی، به جزئیات تاکتیکی پشت اورلپ و آندرلپ و نحوه اجرای اورلپ یا آندرلپ توسط مدافعان کناری مانند آنتونی رابینسون، بن وایت، سئاد کولاشیناچ و جیووانی دی لورنزو، با برخی تفاوتها به دلیل ویژگیها و ایدههای مربیان، خواهیم پرداخت.
اورلپ و آندرلپ مدافع چپ: آنتونی رابینسون
بیایید با دویدنهای اورلپ مدافع چپ شروع کنیم، همانطور که ما رابینسون را به عنوان مثال انتخاب کردهام، زیرا این بازیکن فولام یکی از برجستهترین مدافعان کناری لیگ برتر در انجام این دویدنها تحت نظر مربی، مارکو سیلوا، است.
رابینسون سریع است، بنابراین بیشتر در انجام اورلپهای بلند مشارکت داشت.
در اورلپ بلند، بازیکن در نتیجه دویدن مسافت طولانی، شتاب بالایی کسب میکند.
در تصویر زیر، میتوانیم یک همپوشانی طولانی را ببینیم، به این معنی که او دویدن خود را با فاصله از بازیکن صاحب توپ شروع میکند.

رابینسون برای افزایش شتاب به دویدن ادامه میدهد و پشت سر همتیمی خود حرکت میکند، که توپ را به داخل میراند تا فضای خالی برای رابینسون ایجاد کند.

پس از راندن توپ به داخل از بازیکن صاحب توپ، او توپ را به سرعت به رابینسون پاس میدهد، که این کار بازگشت مدافع راست حریف را دشوار میکند.

سپس، رابینسون به توپ میرسد و یک سانتر انجام میدهد.

بیایید مورد دیگری از اورلپ یا همپوشانی را در نظر بگیریم، این بار شامل سه بازیکن است: بازیکن اول که توپ را به بازیکنی که سپس آن را به بازیکنی که روی آن قرار دارد، منتقل میکند.
این بازیکن به عنوان یک بازیکن محافظ عمل میکند و در صورت نیاز به بازی برگشت توپ یا بازیابی آن در ضدحمله، پشت دو نفر دیگر (بازیکنان پیش از اورلپ و اورلپ) میایستد.
در تصویر زیر، بازیکن محافظ با رنگ قرمز مشخص شده است و توپ را به وینگر پاس میدهد، در حالی که رابینسون خیلی زود (وقتی توپ از پای بازیکن محافظ جدا میشود) میدود، و همچنین از یک نقطه عمیق به سمت یک سوم دفاعی با یک همپوشانی طولانی حرکت میکند.

پس از رسیدن توپ به وینگر، بازیکن محافظ به کنار میرود تا برای نقش محافظ آماده شود، در حالی که رابینسون به دویدن عمودی طولانی خود ادامه میدهد.

پس از آن، وینگر توپ را کمی به داخل زمین هدایت کرد تا رابینسون آزادانه حرکت کند، سپس قبل از اینکه به آفساید برود، توپ را به سرعت به او پاس داد.

سپس، رابینسون یک سانتر انجام داد.

مورد آخر برای همپوشانیهای رابینسون، کاربرد دیگری از همپوشانی است.
یک راه برای مؤثرتر کردن همپوشانی این است که وینگر بدون توپ به داخل حرکت کند و مدافع کناری حریف را با خود بکشد، که این کار فضای بیشتری برای بازیکن دارای همپوشانی ایجاد میکند.
در تصویر زیر، سه بازیکن از تیم فولام وجود دارند که حمله را رهبری میکنند.
اولین بازیکن، حملکننده توپ است که آن را به جلو هدایت میکند.
دومین بازیکن، وینگر است که به داخل نفوذ میکند.
رابینسون سومین بازیکن است؛ او یک حرکت همپوشانی انجام میدهد.

وینگر بیشتر به داخل نفوذ میکند تا فضای کناری را برای رابینسون که همپوشانی انجام میدهد، آزاد کند و حملکننده توپ منتظر زمان مناسب برای پاس دادن توپ به کنار زمین میماند.

وقتی رابینسون به یک سوم دفاعی حریف میرسد و به دلیل حرکت وینگر به داخل، فضای کافی برای دریافت توپ دارد، توپ را پاس میدهد.

در نهایت، رابینسون یک سانتر ارسال میکند.
اورلپ و آنرلپ مدافع راست: بن وایت
بیایید به مثال دیگری از همپوشانی با بن وایت، مدافع راست آرسنال، بپردازیم.
پهلوی راست آرسنال با حضور بوکایو ساکا در کنار وایت یا جورین تیمبر تقویت میشود، زیرا این وینگر انگلیسی در دویدنهای همپوشانی، کمک زیادی به مدافع کناری میکند.
من سه حالت برای اورلپ و آندرلپ وایت بررسی خواهم کرد.
حالت اول، همپوشانی کوتاه وایت را به ما نشان میدهد، به این معنی که او از نقطهای نزدیک از بازیکن حامل توپ میدود.
میکل آرتتا این را ترجیح میدهد زیرا تمام تیمش به سمت یک سوم اول حریف پیشروی میکنند که بازیکنان را نزدیک به یکدیگر قرار میدهد.

سفید پشت سر ساکا، بازیکن حمل توپ، که رو به مدافع کناری حریف است تا سفید را آزاد کند، حرکت میکند.
همچنین، در این تصویر، میتوانیم ببینیم که بن وایت سرعت خود را کم میکند تا قصد دویدن به جلو را پنهان کند، در نتیجه مدافع کناری را به تأخیر میاندازد و دویدن را غیرقابل پیشبینی میکند.

سپس، بن وایت سرعت خود را برای ایجاد همپوشانی افزایش میدهد.
او همچنین همیشه با یک حرکت منحنی داخلی حرکت میکند تا به دروازه نزدیکتر باشد

پس از دریافت توپ، یک سانتر بلند انجام داد.
مورد دوم که در مورد آن بحث خواهیم کرد، اورلپ با استفاده از سه بازیکن است.
بازیکن محافظ که با رنگ قرمز مشخص شده است، توپ را به وینگر پاس میدهد، در حالی که سفید به جای دویدن زودهنگام، منتظر رسیدن توپ به وینگر میماند.

وقتی توپ به وینگر میرسد، بن وایت با یک حرکت منحنی داخلی، حرکت همپوشانی کوتاه خود را به سمت یک سوم دفاعی حریف آغاز میکند.

وینگر توپ را به داخل هدایت میکند، سپس آن را به وایت پاس میدهد که حرکت منحنی خود را با سرعت بالا ادامه میدهد.
حرکت منحنی همچنین میتواند از آفساید گرفتن مدافع کناری جلوگیری کند.

سپس، وایت میتواند از یک نقطه پیشرفته در داخل محوطه جریمه یک سانتر ارسال کند.

مدافع کناری باید بداند چه زمانی همپوشانی کند یا بایستد و منتظر بماند، که در مورد سوم توضیح خواهم داد.
در تصویر زیر، بازیکن محافظ توپ را به وینگر پاس میدهد، در حالی که وایت منتظر میماند تا وضعیت را تحلیل کند.

وایت به جای ایجاد همپوشانی پشت ساکا، تصمیم گرفت به داخل حرکت کند زیرا وقتی ساکا توپ را دریافت کرد، مدافع کناری حریف او را در اوایل در کنار همتیمیاش تحت فشار قرار داد، بنابراین فضایی برای دویدن به سمت وایت وجود نداشت.

بنابراین، وایت میتوانست توپ را آزادانه در داخل دریافت کند و یک سانتر زودهنگام به سمت محوطه جریمه انجام دهد.

همپوشانی و آندرلپ مدافع میانی چپ: سئاد کولاشیناچ
در بخش بعدی، با در نظر گرفتن بازیکنانی که در اصل مدافعان کناری هستند، اما فصل گذشته به عنوان مدافع سوم در سیستم دفاعی سه مدافع در سری آ استفاده میشدند، اصول همپوشانی و زیرپوشش را مورد بحث قرار خواهیم داد.
بازیکن اول کولاشیناچ، مدافع آتالانتا است که توسط مربی سابقش، جیان پیرو گاسپرینی، به عنوان مدافع میانی چپ استفاده میشد.
ایده اینکه به مدافع سوم اجازه داده شود به جلو برود و اورلپ و آندرلپ انجام دهد، میتواند تیم را غیرقابل پیشبینیتر کند.
اورلپ فقط به اجرای آن در کنار زمین محدود نمیشود؛ بلکه میتواند از مناطق مرکزی زمین نیز اجرا شود، زیرا اورلپهای مرکزی میتوانند به بازیکن اجازه دهند به محوطه جریمه برسد و از نزدیکی دروازه سانتر کند.
در مورد و تصویر زیر، میتوانیم ببینیم که کولاشیناچ چگونه اورلپ مرکزی انجام میدهد.
ابتدا توپ را به همتیمی خود، آدمولا لوکمن، پاس میدهد، سپس با یک اورلپ طولانی به جلو میدود.

در حالی که کولاشیناچ به جلو میدود، لوکمن توپ را به عنوان یک بازیکن هدف در انتظار رسیدن کولاشیناچ نگه میدارد.

سپس، وقتی کولاشیناچ به لوکمن نزدیک میشود، توپ را به او پاس میدهد.
کولاشیناچ توپ را میگیرد و با سرعت بالا به جلو هدایت میکند.

در نهایت، او یک سانتر کوتاه انجام داد.
ثبت نام در بهترین باشگاه و مدرسه فوتبال کرج
بهترین مدرسه فوتبال در جهانشهر کرج
بهترین مدرسه فوتبال در باغستان کرج
بهترین مدرسه فوتبال در گوهردشت کرج
بهترین مدرسه فوتبال در عظیمیه کرج
مورد دوم استفاده از همپوشانی را با استفاده از سه بازیکن به ما نشان میدهد.
در تصویر زیر، میتوانیم ابتدا یک موقعیت همپوشانی از کولاشیناچ را ببینیم، زیرا او از موقعیتی عقبتر در کنار بازیکن صاحب توپ به جلو حرکت میکند، که آن را به همتیمی داخلی خود پاس میدهد.

سپس، این یک موقعیت همپوشانی شد، زیرا کولاشیناچ در کنار زمین دوید و منتظر پاس از همتیمی خود بود.

سپس، کولاشیناچ پس از دویدن با نفر سوم، از همتیمی خود پاس دریافت کرد.

در نهایت، او یک سانتر انجام داد.

آخرین موردی که برای کولاشیناچ داریم، دویدن با همپوشانی است.
در تصویر بعدی، کولاشیناچ توپ را به وینگ-بک چپ پاس میدهد.

سپس، او فضای آزاد بین دو بازیکن حریف را تشخیص میدهد و به سمت آن حرکت میکند.
به دستش که به فضای آزادی که به آن حرکت میکند اشاره میکند، نگاهی بیندازید؛ این ارتباط غیرکلامی است، نوعی ارتباط بین بازیکنان.

کولاشیناچ همچنان به سمت فضای آزاد اشاره میکند و میدود.

سپس، او توپ را گرفت و یک سانتر کوتاه انجام داد.

اورلپ و اندرلپ مدافع میانی راست: جیووانی دی لورنزو
در بخش پایانی این مقاله، به بازیکن دیگری که به عنوان مدافع سوم در سیستم سه مدافع عقب استفاده میشود، خواهیم پرداخت: دی لورنزو، مدافع کناری که آنتونیو کونته فصل گذشته در ناپولی به عنوان مدافع سوم از او استفاده کرد.
دو نفره دی لورنزو و متئو پولیتانو در جناح راست، فصل گذشته ترکیب تهاجمی بسیار خوبی در برابر سایر تیمها بودند، زیرا پولیتانو همیشه توپ را از کنار دریافت میکند و منتظر میماند تا دی لورنزو به دلیل موقعیتشناسی از او، یک اورلپ یا آندرلپ انجام دهد.
در ادامه، با اورلپهای دی لورنزو شروع خواهیم کرد؛ او میتواند اورلپهای کوتاه و بلند انجام دهد، اما نمونهای از اورلپهای بلند او را بررسی خواهیم کرد.
دی لورنزو از یک موقعیت عمیق با یک اورلپ بلند به جلو میدود، در حالی که پولیتانو توپ را هدایت میکند.

وقتی پولیتانو با توپ به داخل زمین رفت، دی لورنزو سرعت خود را برای حمله به فضای آزاد افزایش داد.

پولیتانو توپ را در یک سوم دفاعی به دی لورنزو پاس داد.

سپس، او یک سانتر کوتاه انجام داد.
بیایید به سراغ همپوشانیهای دی لورنزو برویم و دو مثال از این اصل بزنیم.
مثال اول توانایی مدافع کناری را در تجزیه و تحلیل خوب موقعیت و گرفتن بهترین تصمیم نشان میدهد.
ابتدا، دی لورنزو به دلیل فضای زیاد پشت پولیتانو به فکر ایجاد همپوشانی بود.

سپس، او پس از اسکن و تشخیص فضای آزاد مرکزی پشت مدافع کناری حریف، تصمیم خود را تغییر داد.
همپوشانی و همپوشانی – نظریه تاکتیکی ۴۳
بنابراین، او شروع به دویدن به سمت فضای آزاد کرد.

دی لورنزو سرعت خود را افزایش داد تا به سرعت به فضا برسد و از پولیتانو پاس دریافت کند.
و او یک سانتر کوتاه انجام داد.

مثال دوم برای اورلپ – به ما نشان میدهد که چگونه حرکت همتیمی را بخوانیم و سپس تصمیم همپوشانی – بگیریم.
در تصویر زیر، اسکات مکتامینی، بازیکن برجسته با رنگ آبی، به سمت فضای بین مدافع کناری و مدافع میانی حرکت میکند، در حالی که دی لورنزو با سرعت کمی آهسته به جلو حرکت میکند.

دی لورنزو وقتی دید مکتامینی به داخل نفوذ میکند و بازیکن حریف را میکشد، سرعت خود را افزایش داد.
سپس با یک دویدن – آندرلپ – به فضای آزاد حرکت کرد.

سپس، او پاسی از پولیتانو در فضای پشت مدافع کناری حریف دریافت کرد.

در نهایت، او یک سانتر کوتاه انجام داد.
نتیجهگیری
ایجاد اورلپ و آندرلپ ممکن است ساده به نظر برسد، اما جزئیات زیادی در پشت این فرآیند وجود دارد.
این به توانایی بازیکن در تجزیه و تحلیل موقعیت و فضاهای آزاد و انتخاب زمان مناسب برای حرکت بستگی دارد.
اورلپ و آندرلپ میتواند زمانی مؤثرتر باشد که هماهنگی خوبی بین مدافع کناری و بازیکن صاحب توپ از نظر زمانبندی پاس برای بازیکن صاحب توپ و همچنین کنترل ریتم بازی وجود داشته باشد.
هرچه مدافع کناری موقعیت را بهتر تجزیه و تحلیل کند، میتواند مناسبترین تصمیم را بگیرد، یا تصمیم اولیه خود را به تصمیمی مناسبتر تغییر دهد، و برای مدافعان کمتر قابل پیشبینی میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را مطالعه کنید.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.