یک آکادمی درست و حسابی در فوتبال
یک آکادمی درست و حسابی در فوتبال
مدیر آکادمی برنلی، 2024
به عنوان مدیر آکادمی برنلی، ذهنیت برای من مهم است.
میخواهم ذهنیتی را القا کنم که رک، صریح و قاطع باشد. ذهنیتی که منعکس کننده ماهیت شهر و مردم برنلی باشد.
من با باشگاه و شهر ارتباط زیادی دارم، چون در اینجا متولد و بزرگ شدهام و هنوز در این منطقه زندگی میکنم. پدرم فوتبالیستی بود که در سال ۱۹۶۷ با مبلغ رکورد باشگاه در آن زمان، ۲۷۰۰۰ پوند، به برنلی نقل مکان کرد. او بیش از ۲۰ سال در این باشگاه بازی، مربیگری و مدیریت کرد. بنابراین برنلی از نظر شخصی و حرفهای برای من بسیار مهم است.
من درک میکنم که این شهر چگونه شهری است – یک شهر سنتی، طبقه کارگر، شمالی که سرسخت، سرسخت و صادق، و همچنین دوستانه و مهماننواز است. مردم ارزشهای قوی دارند و در مورد برنلی، از نظر نحوه رفتار و نحوه درک مردم اینجا، بسیار روشن هستند.
آنها به این موضوع بسیار افتخار میکنند و به باشگاه فوتبال خود – که بهترین حمایت را در کشور دارد – افتخار میکنند. چیزی حدود 90000 نفر در شهر وجود دارد و ما 23000 هوادار در ترف مور داریم.
و وقتی به تیم اصلی برنلی نگاه میکنم – امثال کانر رابرتز، مکس استیو، جاش لورن، جاش کالن و لایل فاستر – همه آنها بازیکنانی هستند که برای شما از دیوار آجری عبور میکنند. تفاوت بسیاری از بازیکنانی که از سیستم آکادمی به سطح تیم اصلی میرسند، ذهنیت است. پرورش این ویژگی در یک بازیکن جوان، به نحوهی تلاش او در هر روز برای کارش، چه در زمین و چه در خارج از آن، بستگی دارد.
«من حتی خواب دیر رسیدن به جلسه با سر الکس فرگوسن را هم نمیبینم.»
به عنوان یک آکادمی، ما با بازیکنان و کادر فنی در مورد آنچه میخواهیم باشیم و آنچه به آن اعتقاد داریم، کارهای زیادی انجام دادیم. پاسخها حرفهای، مسئولیتپذیر و محترمانه بودند. من به بازیکنان تیم اول نگاه میکنم و آنها هر سه را تجسم میکنند. ما خوششانسیم که آکادمی با تیمهای اول مردان و زنان در زمین تمرین ادغام شده است. میتوانیم حرفهای بودن کادر فنی و بازیکنان تیم اول را ببینیم.
حرفهای بودن برای من به معنای چیزهایی مانند سر وقت حاضر شدن، بهترین عملکرد خود را ارائه دادن، سخت کار کردن برای همتیمیهایتان، درست لباس پوشیدن و غیره است. این موضوع چه در مورد شما صدق کند، چه یک کودک هشت ساله در آکادمی باشید که مشتاق بازی برای تیم اول باشد، و چه برای امرار معاش بازی کند.
وقتی بازیکن جوانی در منچستر یونایتد بودم، خواب دیر رسیدن به جلسه با سر الکس فرگوسن را هم نمیدیدم – هیچ کس این کار را نمیکند. اگر مربی میگفت جلسه ساعت ۱۰:۳۰ شروع میشود، شما ساعت ۱۰:۱۵ میرسیدید تا مطمئن شوید که زود رسیدهاید.
جوانان باید این حرفهایگری، مسئولیتپذیری و احترام را یاد بگیرند. این همان چیزی است که ما در برنلی سعی در دستیابی به آن داریم. ادب داشتن، سلام کردن و مهربان بودن با افراد خارج از زمین هیچ هزینهای ندارد. در زمین، شما یک موجود کاملاً متفاوت هستید، به اصطلاح. باید باشید چون آنجا خیلی رقابتی است. اما خارج از زمین، باید آدمهای خوبی باشید. باز هم، این بازتابی از شخصیت مردم برنلی است.
دوست دارم فکر کنم که با ارزشهای خوبی که والدینم در من القا کردهاند، بزرگ شدهام. در فوتبال، خوششانس بودم که در باشگاهی تحت مدیریت سر الکس بزرگ شدم، کسی که بسیاری از ارزشهایی را که من در خانه با آنها بزرگ میشدم، تکرار کرد.
ما همچنین همین را از مربیان تیم جوانان خود در منچستریونایتد دریافت کردیم. اریک هریسون بود که از شهر شمالی دیگری، هالیفاکس، آمده بود. ما نابی استایلز را داشتیم – برنده جام جهانی و جام اروپا و قهرمان لیگ. برایان کید با باشگاه برنده جام اروپا و قهرمان لیگ شد. سر بابی چارلتون نیز همیشه در اطراف بود. آنها فرهنگی را در ما القا کردند، از جمله تاریخ باشگاه و معنای آن برای مردم منچستر.
“اگر بازیکنان از طرف والدین خود تحت فشار باشند، والدین کار خود را به خوبی انجام نمیدهند”
نقش من در برنلی این است که به بازیکنان جوان آکادمی خود از تجربهام و آنچه که به نظرم ارزشهای درست هستند، بهرهمند شوم. آنها را به عنوان فوتبالیستهای جوان و از همه مهمتر، جوانان پرورش دهم.
والدین احتمالاً مهمترین وظیفه را در توسعه بازیکنان جوان دارند. مدت زمانی که کودکان با والدین خود در رفت و آمد به مسابقات، در خانه و در سایر مواقع میگذرانند، به این معنی است که والدین نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. آنچه آنها به فرزندانشان میگویند میتواند بر رشد آنها تأثیر بگذارد.
اگر یک بازیکن، صرف نظر از سنش، بازی خوبی نداشته باشد، والدین لازم نیست در ماشین کنار او بنشینند و به او بگویند که خوب بازی نکرده است. بازیکن از قبل میداند. در عوض، والدین باید منتظر بمانند تا او صحبت کند، یا باید بپرسند: “حالت خوبه؟” و …
اگر در بازی عملکرد خوبی داشتهاند، به آنها بازخورد مثبت بدهید. همیشه به دنبال نکات مثبت از یک عملکرد باشید. اگر بازیکنان از طرف والدین خود تحت فشار باشند، والدین کار خود را به خوبی انجام نمیدهند.
من خودم این تجربه را با پسرم که دروازهبان است، داشتهام. او نه سال در برنلی بوده و میتواند بازی خوبی داشته باشد، اما اگر یک اشتباه مرتکب شود، میتواند برای تیم گران تمام شود. او نیازی به اشاره من به این موضوع ندارد. چیزی که او نیاز دارد این است که پدرش آنجا باشد تا او را دوست داشته باشد، حمایت کند و در آغوش بگیرد.
فرصتهای زیادی برای بازیکنان و والدین وجود دارد تا نظرات خود را از طریق یک سیستم مراقبت از بازیکن که دائماً در حال گسترش است، ابراز کنند، جایی که آنها حمایت زیادی دریافت میکنند. این عالی است، زیرا ما میخواهیم از آنها بشنویم و بازخورد دریافت کنیم. پیام کلیدی این است که آنها باید اجازه دهند کارکنان واجد شرایط کار خود را انجام دهند. والدین مجبور نیستند در این امر دخالت کنند، زیرا باشگاه تمام متخصصانی را که فرزندشان برای کمک به خود فوتبال نیاز دارد، دارد.
من خوش شانس بودم که پدرم هرگز در کاری که من در یونایتد انجام میدادم یا وقتی به باشگاههای دیگر میرفتم، دخالت نمیکرد. ما در مورد بازی صحبت میکردیم، اما او هرگز در کار مربیان دخالت نمیکرد. او به دلیل تجربهاش میتوانست به راحتی با آنها سر یک میز بنشیند، اما هرگز این کار را نکرد. در عوض، او نقش خود را به عنوان یک والد ایفا کرد، که عشق ورزیدن و حمایت از پسرش بود.
“ما نمیتوانیم از فوتبال درست غافل شویم”
به عنوان یک بازیکن جوان در یونایتد چیزهای زیادی در مورد بازی یاد گرفتم، اما در مورد زندگی نیز یاد میگرفتم. این شامل استانداردهای بالا و اخلاق کاری بود. مهم نیست که فوتبالیست باشید، معلم باشید، مدیر بانک باشید، هر چه که بشوید، بدون استانداردها و رفتارهای مناسب، هرگز در زندگی موفق نخواهید شد. شما تمام تلاش خود را میکنید و این تنها چیزی است که هر کسی میتواند بخواهد. در برنلی نیز همینطور است. ما اینجا یک ضربالمثل داریم: «این فوتبال درست و حسابی است.» اگر به برنلی بروید و کسی به شما بگوید: «او یک پسر درست و حسابی است» یا «او یک زن درست و حسابی است»، به این معنی است که آنها صادق و سختکوش هستند – آنها آدمهای درست و حسابی هستند.
من خوششانس بودم که در یونایتد با بازیکنان درست و حسابی مانند برایان رابسون، اریک کانتونا، استیو بروس و روی کین بزرگ شدم. آنها بسیار ماهر بودند، اما از نظر ذهنی و جسمی بسیار سرسخت بودند. آنها هرگز تسلیم نمیشدند. سر الکس فرگوسن چیزی بود که شما میتوانید یک مدیر درست و حسابی نیز بنامید.
ثبت نام در بهترین باشگاه و مدرسه فوتبال کرج
بهترین مدرسه فوتبال در جهانشهر کرج
بهترین مدرسه فوتبال در باغستان کرج
بهترین مدرسه فوتبال در گوهردشت کرج
بهترین مدرسه فوتبال در عظیمیه کرج
تلاش برای القای این ذهنیت در بازیکنان ما در برنلی مهم است. در ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته، اوضاع با توسعه جوانان و معرفی طرح عملکرد بازیکنان نخبه (EPPP) تغییر کرده است. من در لیگ برتر بخشی از این پروژه بودم، جایی که مدیر پشتیبانی باشگاه بودم و با باشگاهها برای توسعه و اجرای EPPP همکاری میکردم. اما فکر میکنم گاهی اوقات در توسعه جوانان اشتباهات زیادی وجود دارد. فکر میکنم ممکن است یک رقابت وجود داشته باشد، زیرا آکادمیها سعی میکنند با اختراع مجدد چرخ، از یکدیگر پیشی بگیرند. نباید اینطور باشد.
ما نمیتوانیم از فوتبال واقعی غافل شویم. فوتبال واقعی در مورد تسلط بر حریف، پیروزی در نبردهای یک به یک، دوئلها و سخت کوشی به عنوان یک تیم است.
در یونایتد، نابی استایلز همیشه میگفت: “اگر پیراهن قرمز دیدید، به او پاس دهید.” سپس یا از او حمایت کنید تا به او یک گزینه بدهید، یا بدوید و فضایی برای بازی کردن شخص دیگری ایجاد کنید. بگذارید آن بازیکن تصمیم بگیرد که چه کاری میخواهد انجام دهد – آنها ممکن است یک راه پاس پیدا کنند یا از یک ترفند برای دیدن کسی برای ایجاد یک فرصت گلزنی استفاده کنند.
ساده بود. وقتی آن را موشکافی میکنید، همان کاری است که منچسترسیتی با پپ گواردیولا انجام داده است – به بازیکن صاحب توپ گزینههایی بدهید. البته آنها این کار را به نهایت رساندند و در این راه بسیار موفق بودهاند. لیورپول در چند سال گذشته سبکی متضاد داشته است که واقعاً موفق هم بوده است.
“تغییر از یک سبک به سبک دیگر به این راحتی، یک مربی بسیار بسیار خوب میخواهد”
در آکادمی برنلی، ما سعی میکنیم بازیکنانی را پرورش دهیم که بتوانند در هر سیستم، شکل و سبک بازی ممکن بازی کنند. به آنها ابزار لازم برای داشتن یک حرفه در این بازی را بدهیم، چه در برنلی باشد و چه در جای دیگر. آکادمیها و باشگاههای برتر تشخیص دادهاند که ما در حال توسعه بازیکنانی هستیم که میتوانند در سبکها و سیستمهای مختلف جا بیفتند. ما به تازگی چند بازیکن را از آکادمی خود که توسط منچسترسیتی و لیورپول خریداری شدهاند، از دست دادهایم که نشان میدهد در مسیر درستی حرکت میکنیم.
ما باید بازیکنانی را پرورش دهیم که بتوانند در فوتبال مناسب بازی کنند، چه سبک منچسترسیتی، سبک لیورپول یا سبک برنلی – هر چه که باشد. در پنج سال گذشته ما شان دایچ را داشتیم که بسیار مستقیم بازی میکرد و دوران موفقی در برنلی داشت و هر کاری که لازم بود را به خوبی انجام میداد. سپس روش بازی وینسنت کمپانی…
کاملاً برعکس است، با مالکیت و کنترل زیاد در بازیها.
اسکات پارکر، سرمربی فعلی، با روشی که ما را به لیگ برتر رساند، مشابه بود، اما در لیگ برتر عملگراتر بوده است. او میتواند هر سبکی را که برای کسب نتیجه لازم است، تغییر دهد. تغییر از یک سبک به سبک دیگر به این شکل روان، به یک مربی بسیار بسیار خوب نیاز دارد و اسکات ما این را دارد.
وقتی در نوامبر 2024 به عنوان مدیر آکادمی آمدم، اولین بخش کارم کمک به ما برای رفتن از آکادمی دسته دو به دسته یک بود. مزایای زیادی برای دسته یک بودن وجود دارد، به ویژه برنامه بازیهایی که توسط لیگ برتر و EFL ارائه میشود. تمام تجربیاتی که از آن به دست میآورید، از 9 تا 21 در تمام آکادمی، از 9 تا 21، جریان دارد. و وقتی سعی میکنید بازیکنان و کادر فنی را جذب کنید، باشگاه دسته یک بودن جذابیت زیادی دارد.
وقتی به تیم پیوستم، میدانستیم که ممیزی قریبالوقوع است، بنابراین تا حد امکان موارد مختلف را در مورد سیستم خود بررسی کردیم. خوششانس بودم که رئیس عملیات در آن زمان، کانر پارک، نیز در آمادهسازی کار فوقالعادهای انجام داد. ما کمتر از دو ماه پس از پیوستن من، ممیزی شدیم و اکنون برای این فصل به عنوان دسته یک طبقهبندی میشویم.
با توجه به اینکه این یک تغییر دسته است، امسال دوباره در مقطعی از زمان ممیزی خواهیم شد. بدون اینکه چیزی را بدیهی فرض کنیم، دوست دارم فکر کنم که وضعیت دسته یک را در آینده حفظ خواهیم کرد. به این دلیل که از بالا، مالکان از ما حمایت کردهاند و در تمام طول باشگاه از ما حمایت میشود.
“وقتی جداول لیگ را در مورد بهرهوری با آکادمیها میبینید، باید آنها را در چارچوب خود در نظر بگیرید”
با این حال، بخش اصلی کار من تولید بازیکن برای تیم اول است. در 20 سال گذشته، باشگاه بازیکنانی را برای بازیهای گستردهتر تولید کرده است، اما فقط جی رودریگز واقعاً از این سیستم عبور کرده است. میتوانید دوایت مکنیل را هم اضافه کنید که در ۱۴ سالگی قرارداد امضا کرد، اما حتی در آن صورت هم در ۲۰ سال گذشته فقط چند بازیکن ثابت تیم اصلی بودهاند. این وحشتناک است.
باید تا حدی در چارچوب قرار گیرد، که همان نیازهای تیم اصلی است. تلاش برای ماندن در لیگ برتر به اندازه کافی سخت است، کاری که شان پنج فصل متوالی انجام داد. آن یک موفقیت بزرگ بود و اگر از آن خارج شوید، بازگشت به آن یک موفقیت است. برای بازیکنان جوان بسیار دشوار است که به چنین تیمی بیایند.
کلمه ای که من مدام استفاده میکنم «فرصت» است. در دهه ۱۹۹۰ در یونایتد، به بازیکنان جوان فرصتهایی داده میشد که قانون ۳+۲ یوفا به آن کمک میکرد. این قانونی بود که تعداد بازیکنان خارجی در مسابقات اروپایی را محدود میکرد، بنابراین بازیکنان جوان انگلیسی باید بخشی از تیم اروپایی یونایتد میبودند.
بنابراین وقتی جدولهای لیگ در مورد بهرهوری با آکادمیها را میبینید، باید آنها را در چارچوب خود در نظر بگیرید. وقتی در سال ۲۰۰۵ سرمربی بری شدم، باشگاه در انتهای لیگ بود و پولی برای خرج کردن نداشت. مجبور بودم این کار را انجام دهم زیرا نمیتوانستم هیچ بازیکنی را جذب کنم، بنابراین به بازیکنان جوانی که به عنوان مربی تیم جوانان و ذخیره با آنها کار کرده بودم، نگاه کردم. این به معنای فرصتهایی برای بازیکنانی از جمله نیکی آدامز، دیوید بوکانان و اندی پریش بود که صدها بازی انجام دادند.
من همچنین به بازار قرضی نگاه کردم و یک دروازهبان بسیار ارزان قیمت را تقریباً با هیچ از منچسترسیتی به نام کسپر اشمایکل خریدم. مارک پوگ یکی دیگر از دروازهبانهایی بود که در بری داشتم. او از برنلی جدا شد، اما پس از دوران حضورش با من در لیگ برتر بازی کرد. دیل استیونز از منچسترسیتی جدا شد و به لیگ برتر برای برایتون و برنلی رفت.
از روی ناچاری به آنها فرصت دادم، چون کار دیگری از دستم برنمیآمد. نمیگویم که میخواهید باشگاهها در مضیقه باشند و چارهای جز جذب بازیکنان جوان نداشته باشند. اما به فرصت نیاز دارید. گاهی اوقات، اگر باشگاهها با 10 بازی مانده کاملاً مطمئن باشند، ممکن است یک یا دو بازیکن جوان را وارد تیم کنند.
“فوتبال مردان کاملاً با فوتبال زیر 21 سال متفاوت است که بسیار بیروح است”
ما باید به باورهایمان پایبند باشیم که میتوانیم بازیکنان جوان را به تیم اول بیاوریم. و رابطه با تیم اول و آکادمی بسیار خوب است. جوانان ما به طور منظم با تیم اول تمرین میکنند، بنابراین مربی آنها را زیر نظر دارد.
من نمیگویم که فقط مسئله زمان است، اما اگر به انجام کارهای درست ادامه دهیم، در نهایت شما فقط منتظر آن فرصت هستید. شاید در یک بازی جام حذفی باشد، یا امیدوارم که بتوانیم به شرایط ایدهآل برسیم و مربی یک یا دو بازیکن را در ترکیب قرار دهد.
شاید بازیکنان به صورت قرضی به تیم اصلی بروند تا معیاری برای سنجش توانایی آنها در بازی در تیم اصلی باشد. فوتبال زیر ۲۱ سال اکنون به عنوان تیم ذخیره طبقهبندی میشود و انتقادات زیادی به آن وارد شده است. فوتبال مردان کاملاً با فوتبال زیر ۲۱ سال متفاوت است، که بسیار بیروح است.
با لیگهای قدیمی تیم ذخیره، اگر بازیکنان حرفهای ارشد شنبه برای تیم اصلی بازی نمیکردند، چهارشنبه برای تیم ذخیرهها بازی میکردند. در یونایتد، تیم ذخیره ما به راحتی میتوانست بازیکنان بینالمللی انگلیس مانند برایان رابسون، لی شارپ، دیون دوبلین، مایک فلان و پل پارکر را در خود جای دهد.
من خوش شانس بودم که در آن دوران بزرگ شدم. در سن 18 سالگی در لیگ مرکزی مقابل آلن شیرر بازی میکردم. بازی کردن مقابل آلن، حتی اگر از مصدومیت برمیگشت، یک منحنی یادگیری باورنکردنی بود.
در یونایتد، برایان رابسون، پل پارکر و مایک فلان در یک بازی A مقابل اولدهام در زمین تمرین – معادل تیم زیر 18 سال فعلی – بازی کردند زیرا آنها به یک بازی نیاز داشتند. بازی کردن در کنار و همچنین در مقابل چنین بازیکنان باتجربهای بسیار مفید بود. چنین چیزی دیگر هرگز تکرار نخواهد شد، بنابراین راه اصلی برای کسب تجربه بازی مقابل مردان در بازیهای سخت، رفتن به صورت قرضی است.
“بهترین مربیان همه چیز را ساده میکنند”
به عنوان بازیکن، من به صورت قرضی به بورنموث و سویندون رفتم. برخی از بازیکنان یونایتد مستقیماً به تیم اصلی راه یافتند، اما دیوید بکهام به پرستون رفت. این یک چالش خوب برای بازیکنان است که ببینند آیا تابآوری و استحکام روانی لازم برای مدیریت موقعیتهای فشار در فوتبال حرفهای را دارند یا خیر. قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی هیجانانگیز است، وقتی صدای هواداران را میشنوید و آدرنالین خونتان بالا میرود. جایی که هر بازی یک موقعیت خاص است. آنها بلوکهای سازندهای هستند که شما را به تیم اصلی میرسانند.
بازیکنان جوان فراز و نشیبهایی خواهند داشت، بنابراین یک مربی خوب آکادمی به صبر و همچنین دانش نیاز دارد. مهارتهای ارتباطی نیز باید واقعاً خوب باشند، زیرا راههای زیادی وجود دارد که بازیکنان جوان از طریق آنها ارتباط برقرار میکنند و اطلاعات را دریافت میکنند. یک مربی خوب باید در استفاده از تکنیکها و سبکهای مختلف یادگیری، از جمله کلامی، نمایشی و یادگیری همتا، انعطافپذیر باشد.
بهترین مربیان، در دنیایی که گاهی اوقات بسیار پیچیده از فلسفهها و سایر اطلاعات است، مسائل را ساده میکنند. لازم نیست اینطور باشد. باید واضح، مختصر و صادقانه باشد، با این انتظار که من کارم را انجام دهم و از شما نیز انتظار میرود کار خود را انجام دهید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را مطالعه کنید.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.